سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نقش جنس ظروف غذا در سلامت
 

زعفران الحدید قسمت دوم

الجامع لمفردات الأدویة و الأغذیة ؛ ج‏2 ؛ ص265

حدید:

یذکر خبثه فی الخاء المعجمة و قد ذکرنا توباله فی التاء. ابن سمحون: الحدید یستعمل فی علاج الطب و مداواة الأمراض على ضروب کثیرة هو و برادته و خبثه و زنجاره و ماؤه و شرابه اللذان یطفأ فیهما و هو محمى. قال أرسطوطالیس: و للحدید معادن کثیرة و أجناسه تتفاضل فمنه ما هو رخو و منه ما إذا ألقیت علیه الأدویة صلبته و زادت فی قوته، و منه ما إذا سقی الماء زادت صلابته وحدته، و منه ما إذا لم یسق الماء کان أحد له و أهل الصناعات کلها یحتاجون إلیه و لا غنى للناس عنه کما لا غنى لهم عن النار و الماء و الملح. الرازی: فی کتاب علل المعادن زنجار الحدید هو زعفران‏ الحدید و الدوص و هو ماء الحدید. الغافقی: الحدید ثلاثة أصناف شابرقان و برماهن و فولاذ، فالشابرقان هو الفولاذ الطبیعی و هو الذکر و هو الأسطام، و الفولاذ هو المتخلص من البرماهن. دیسقوریدوس فی الخامسة: و أما الحدید المحمى فإنه إذا طفى‏ء بالماء و الخمر و شرب ذلک الماء و ذلک الخمر موافق للإسهال المزمن و قرحة الأمعاء و صرم الطحال و الهیضة و استرخاء المعدة. جالینوس فی الأدویة المقابلة للأدواء: الماء الذی یطفى‏ء فیه الحدادون الحدید المحمى شفاء لمن یخاف من عضة الکلب الکلب من غیر أن یعلم فإنه أنفع دواء کان و هو عجیب جداً. الدمشقی: إذا شرب ذلک الماء أو ذلک الشراب الذی یطفأ فیه الحدید نفع المعدة التی قد فسدت من قبل المرة. الرازی: یهیج الباه. بولس: ینفع المرطوبین. الکندی: إذا ألقیت برادة الحدید فی شراب مسموم مصت کل ما فیه من السم و لم یضر ذلک الشراب أحداً. قال: و من سقی سحالة الفولاذ فینبغی أن یسقى من حجر المغناطیس درهمین بالماء البارد فإنه یجمعه و یخرجه من البطن. الرازی: یعرض لمن سقی برادة الحدید وجع فی البطن شدید و یبس فی الفم و لهیب و صداع غالب و ینبغی أن یسقى اللبن الحلیب مع بعض المسهلات القویة ثم یسقى السمن و الزبد إلى أن تسکن تلک الأعراض. و قال فی کتاب خواصه إن علق برادة الحدید على أن یغط فی النوم لم یغط. دیسقوریدوس: زنجار الحدید قابض إذا احتملته المرأة قطع نزف الدم و إذا شرب منع الحبل و إذا خلط بالخل و لطخ على الحمرة المنتشرة و البثور أبرأها سریعاً، و قد ینفع من الداحس و الظفرة و خشونة الجفون‏

الجامع لمفردات الأدویة و الأغذیة، ج‏2، ص: 266

و النواسیر الناتئة فی المقعدة و یشد اللثة و إذا لطخ على النقرس نفع منه و ینبت الشعر فی المواضع التی استولى علیها داء الثعلب.[21]

 

الجامع لمفردات الأدویة و الأغذیة ؛ ج‏2 ؛ ص469

زعفران‏ الحدید:

هو صدأ الحدید و قد ذکرته مع الحدید.[22]

 

تنسوخ نامه ایلخانى ؛ متن‏ج‏1 ؛ ص220

فصل در صفت انواع آهن و خواصّ آن‏[23]

از گوهرهاء گداختنى هیچ خلق را نافع‏تر از آهن نیست، چه بى‏آهن هیچ کار و صناعت نتوان کرد.

و بهترین انواع آن باشد که بغایت سفید و سخت بود، و دو طبع نباشد.

«و از آهن بصنعت پولاد حاصل مى‏کنند[24]».

و پولاد نیز انواع است. نوعى از آن (را)[25] بلارک مى‏خوانند.

و بلارک آن باشد که درو جوهرى باشد سفید مسلسل‏[26]. و بسیارى از (شمشیرهاى) بلارک باشد که بوقت کار فرمودن بسبب خشکى بشکند.

و نوعى دیگر است از آهن هندى که آن را روهینا گویند. و جوهر آن باریک باشد و ریزه، (و) بوم آن سبز باشد.

و نوعى دیگر است در دیار[27] فرنگ که از آن شمشیرها کنند.

و (آن) آهنى است بغایت سفید، و نرم، و برّان. چنانکه آهن در زیر ضربت آن البته پاى ندارد. شمشیر آن را در مى‏پیچند[28] چون کاغذ.

تنسوخ نامه ایلخانى، متن‏ج‏1، ص: 221

و از آن نگذارند که بدیار[29] اسلام آرند[30]. شمشیرى را از آن (یک) هزار دینار مصرى قیمت باشد. و بر شمشیر شکلها باشد که آن را بفال ندارند. «و آن»[31] چنان بود که سرانگشتى بر روى شمشیر از جوهر خالى‏[32] باشد، و لون آن سیاه باشد. (و هرچه از دو طرف باشد این عیب زیاده بود).

و عمرو معدى کرب را شمشیرى بود که آن را ذو النون گفتندى.

بر میان آن شمشیر مثل صورت قمر در جوهر[33] نگاشته بود.

خاصیّت آهن، زنگ آهن بمعده نافع بود. و از آبها که بر معادن گذرد هیچ آبى نافع‏تر از آهن نیست که بر[34] (کان ا) و گذرد.

و آبى که در دیک آهنین بجوشند[35] و سرد کرده (بخورند، مضرت‏[36] آب زایل شود، و) مستسقى را[37] نافع بود.

(و از آهن توبال حاصل مى‏شود و آن را خبث الحدید إ 66 گویند) و در داروها[38] بکار دارند، خاصّه در مرهمها، جراحت را خشک گرداند[39].

و بواسیر را نافع بود.

و اگر در جوارشات استعمال کنند، استرخاء معده و فساد آن را سود دارد[40]. و اعصاب معده را متانت دهد. و باد بواسیر را زائل کند[41]

تنسوخ نامه ایلخانى، متن‏ج‏1، ص: 222

و رنگ روى را که بسبب علّت بواسیر بى‏رنگ شده‏[42] باشد، بصلاح آرد.

(و) زعفران‏ الحدید هم از آهن حاصل مى‏کنند. «و بآهن سپرز را داغ کنند، مضرّت آن بازدارد[43]» زیادتى رطوبات را دفع کند.[44]

 

الشامل فی الصناعة الطبیة ؛ ج‏10 ؛ ص578

حدید

إنّ الحدید له معادن‏[45] کثیرة معروفة، و أنواعه ثلاثة: الشابرقان و هو الفولاذ[46] الطبیعى، و یسمّى الإسطام و الأرمهان‏[47] و هو المقصود فى العرف العام باسم الحدید. و الفولاذ[48] المتّخذ منه؛ و هو المخصوص فى العرف العام باسم الفولاذ.

و إذا طفئ الحدید المحمىّ فى الماء و الخمر مرارا کثیرة، کان شرب ذلک نافعا من الذوب‏[49]، و مقوّیا للمعدة- خاصة المسترخیة- و ینفع الهیضة، و ورم الطحال. و الماء الذى یطفئ فیه الحدّادون،

الشامل فی الصناعة الطبیة، ج‏10، ص: 579

أنفع دواء للمکلوب إذا فزع من الماء[50]، و ذلک إذا سقى منه من غیر أن یعلم به. و یهیّج‏[51] الباه، و ینفع المبطونین‏[52].

و إذا ألقیت برادة الحدید فى شراب مسموم، جمعت ذلک‏[53] السّمّ إلى نفسها و لم یضرّ شرب ذلک الشراب. و من سقى من برادة الحدید؛ فإنه تحدث له یبوسة فى الفمّ، و لهیب، و صداع غالب. و ینبغى أن یسقى اللّبن الحلیب مع بعض المسهلات القویّة، ثم یسقى السّمن و الزّبد إلى أن یسکن ما به، و إذا سقى وزن درهمین من حجر المغناطیس جمع‏[54] تلک البرادة و أخرجها.

و زنجار الحدید و هو زعفران‏ الحدید إذا احتملته المرأة، قطع نزف دمها و إذا شربت منه، منعها من الحبل. و إذا خلط بالخلّ، و لطخ به على البثور و الحمرة المنتثرة، أبرأ ذلک سریعا.

و هو نافع من الدّاحس و الظفرة[55] و خشونة الأجفان، و البواسیر الناتئة فى المقعدة و یشدّ اللّثة.

و إذا لطخ على النّقرس، نفع منه. و ینبت الشّعر فى المواضع التى استولى علیها داء الثعلب.[56]

 

عرائس الجواهر و نفائس الأطائب ؛ متن ؛ ص236

باب ششم در معرفت حدید و خواص و منفعت آن‏

آهن جوهرى است معدنى از جمله فلزّات هفتگانه.

[57] معادن او در بسیار مواضع است، و آن سنگى است سیاه برّاق ثقیل کى به آتش آهن ازو جدا کنند.

و آن انواع است. یکى را «نرم‏آهن» گویند، و دیگرى به غایت سفید باشد مانند نقره.

و اصل نرم‏آهن و پولاد هر دو یکى است، در گداز متنوّع مى‏شود.

و بهترین آهن سفید بود و دو طبع نباشد. و از آن آلات و ادوات جمله اصناف مردم سازند، و این نوع آب نگیرد.

و نوع دیگر را پولاد گویند.

و نوعى دیگر را «قاطع» گویند که شمشیرها [ى‏] روسى و سقلابى از آن سازند، و اکثر آلات زرگران و درودگران و غیر آن از آن سازند.

و پولاد انواع است: یک نوع را «بلارک» خوانند که درو جوهرى سفید مسلسل باشد، و بهترین آن بلارک شاهى باشد که جوهرش بزرگتر باشد و روى آن بیشتر شکل محرابها بود، و بعضى از آن در غایت تسلسل بود که آن را؟؟؟ د[58] گویند و آن بنفش رنگ نرم باشد؛ و بهترین انواع بلارک آن است.

عرائس الجواهر و نفائس الأطائب، متن، ص: 237

و آورده‏اند که بلارک صنعت اهل هندست، و طریقش آن آن است کى پولاد را براده و ریزه مى‏کنند و به آهن نرم بر هم مى‏گدازند و به زخم تاب [و] خایسک انواع بلارک مى‏سازند و کتاره مى‏کنند.

و جمله آهنها را چون بسایند و به سنگ سنباده باریک سمرقندى بمالند و نرم کنند و به آب زاج سفید یا زرد روى وى طلا کنند درو جوهرى پیدا آید.

و از آهن هندى نوعى دیگرست کى آن را «روهینا» گویند. جوهر آن باریک و ریزه باشد و بوم سبز و به غایت نرم.

و نوعى دیگر را آهن «مال» گویند.

و جمله انواع در هند چون آب دهند باقى به چرخ حکّاکان تمام کنند.

و نوعى دیگر در دیار فرنگ است به غایت سفید و نرم، چنانک هیچ آهن در زیر ضربت تیغ آن تاب نیارد. تیغ آن را درهم پیچند مثل کاغذ و بگدازند که به دیار اسلام آورند، قیمت یک تیغ از آن هزار دینار مصرى باشد.

و در بلغار نوعى ترکیب مى‏کنند از پولاد نرم و آهن و تیغها مى‏سازند.

[59] و زنگارى به طریق صناعت از آهن حاصل مى‏کنند که آن را «زعفران‏ الحدید» گویند، در اکسیر مستعمل باشد و در داروها به کار دارند.

عرائس الجواهر و نفائس الأطائب، متن، ص: 238

و در هند شمشیرها را بدین طریق آب دهند: فراگیرند گل سرخ و سرگین گاو و نمک و قدرى زاج، و این جمله را باهم حلّ کنند و روى شمشیر را بدان طلى کنند ستبر و از آن طلى مقدار نیم انگشت پاک کنند و تیغ را در آتش بتابند و نمدى تر کرده باشند، تیغ را از هر دو جانب بر آن نمد مى‏نهند تا آب گیرد و رویش را پاک کنند.

خاصیت آهن

از آهن «توبال» حاصل مى‏شود که آن را «خبث الحدید» گویند. آن را در داروها به کار دارند، خاصّه در مرهمها.

جراحات را خشک کند و علّت بواسیر را نافع بود، و در جوارشنات استرخاى معده و فساد آن را سودمند بود، و اعصاب معده را متانت دهد، و باد بواسیر زایل کند، و رنگ روى به صلاح آرد و به آهن سنگ تاب کنند[60] و سپرز را، و دیگر طعامها را[61] مضرّت زایل کند، رطوبات افزون را دفع.

آورده‏اند که عمرو معدى کرب را تیغى بود که آن را «ذو النون» گفتندى بر میان آن مثل صورت قمر.

و بر شمشیر از جوهر شکلها باشد که به فال دارند، و آنچ به فال بد دارند آن است کى سر انگشتى یا زیادت بر روى شمشیر از جوهر خالى باشد و لونش سیاه بود.

و اگر از دو طرف تیغ باشد عیب زیادت بود و اگر بر کناره شمشیر بود یا به قبضه تیغ نزدیک بر خصم نامبارک باشد.

و در هند بیضه گداخته را یک بار دیگر مى‏گدازند تا دو بیضه مى‏شود: یکى سفیدتر و دیگر سیاه‏تر، آن را پاره‏هاى‏

عرائس الجواهر و نفائس الأطائب، متن، ص: 239

خرد مى‏کنند و هر بوته را ده درمسنگ روى سوخته و مثل آن مرقشیثا [ى‏] ذهبى و مثل آن مغنیسیا باهم نیک بگدازند، و در هر بوته چهل درم ازین ادویه در صرّه بسته در وى افکنند و دمى چند دیگر بدمند، هلیله و پوست نار و نمک خوش و صدف مروارید، اجزاى همه متساوى، و بگذارند تا سرد شود، و از آن قبضه‏هاى شمشیر کنند و نیم کار آن را مدّت سه ماه در زیر سرگین اسپ کنند و بعد از آن تمام کنند، و آهن بلارک شاهى بدین طریق سازند، و اللّه اعلم بالصّواب و الیه المرجع و المآب. [b 40][62]

 

اختیارات بدیعى ؛ ص267

صداء الحدید

زعفران‏ الحدید بود و گفته شد[63]

 

خلاصة التجارب (طبع جدید) / 335 / جراحت‏ها ..... ص : 328

بیان حوابس از مغربات و رویاننده‏ها و خشک‏کننده ها: جص مغسول، علک البطم مطبوخ، نشاسته گندمى گرد آسیا، صمغ عربى، کندر، ریتانج، کتیراى محرق، عصاره زبل خر، مویز بى‏دانه کوفته، شبت سوخته، کاغذ سوخته، مهبل و آرد پوسیده درخت بید، سفال نوسوده، نسج عنکبوت، ضفدع کشته، صبر، دم الاخوین، انزروت دوشاء، سپیده خایه مرغ، سوخته پشم خرگوش، پشم شوخکن زیر دنبه سنگ زخم سفیداج، ارزیز و زجاجى زعفران‏ الحدید، قلقطار، استخوان سوخته، صدف سوخته اسفنج اندر خمر یا زفت آغشته آن‏گاه سوختن جو بریان کرده مازوى اندر روغن سوخته و اللّه اعلم.

 

تذکرة أولی الألباب - الجامع للعجب العجاب ؛ ص196

زعفران‏ الحدید:

صدؤه.[64]

 

بغیة المحتاج فی المجرب من العلاج / 61 / الفصل السادس فی الشعر الزائد ..... ص : 61

و مما جرب لهم هذا الشیاف: یؤخذ زعفران‏ الحدید، و الزاج، و النوشادر، و توبال النحاس الأحمر و الزنجار یدق و ینخل و یعجن بمرارة تیس على قدر ما یخثرها، و یقلع الشعر و یوضع فی موضعه من هذا الدواء برأس المیل فإنه ینبت بعد زمان قلیل و قد رقت شعرته و انکسرت حدته، و یکون قلعه ثلاثة دفعات بهذه الصفات فإنه لا یطلع الرابعة.

 

 



برچسب‌ها: زعفران الحدیدآهن
[ دوشنبه 93/11/6 ] [ 7:34 عصر ] [ گروه نویسندگان ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب